وبلاگ :
خاطرات من ودلتنگي ها در متروو....
يادداشت :
اين هم كمي از شرح حال ما
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
هانيه سادات فياضي
واي که چقدر اين لبخنداي زورکي لج دراره.يه وقتايي همينجوري که اون لبخند ژوکوند رو لبته يه دفه چشمت ميوفته به يه آدمه عبوس که انگار ارث باباشو طلبکاره.اونوقته که دلت ميخواد تموم دق و دليتو سر اون خالي کني.
پاسخ
:)